خدایا…
خدایا…
کاش اعتراف کنی
… جهنمی در کار نیست…
برای ما همین روزهای برزخی زمینی کافیست.
بی حس شده ام از درد ! از بغــض ! فقط گاهـی … خـط ِ اشکی …میسـوزانـد صـورتـم را.
برای تــــــو
برای چشم هایــت
برای مـــن
برای درد هایـــم
برای ما
برای این همه تنـــهایی
ای کــــاش خدا کاری کـــند…
فرق جمله ای که منتظرشنیدنش بودم باجمله ای که گفتی،فقط یک نقطه بود …
هی لعنتی …
کاش اون نقطه رو بالامیگذاشتی نه پایین …
کاش میگفتی نرو …
ولی افسوس که گفتی برو .